بهراد جونم تو رو خدا یه کم بخواب بهراد جونم اصلا نمی خوابی، از ساعت ٧ (بعضی اوقات ٦ ) بیدار میشی، توی روز شاید ١ ساعت یا ١.٣٠ بخوابی و تا شب بیداری، شب هم که می خوابی تا صبح کلی ملق می زنی، بعضی شبا پیش مامان و بابا می خوابی پاهات تو سر منه و سرت هم تو شکم بابا، پشه هم از بغلش رد بشه بیدار می شی، کلی من و بابا هومن تلاش می کنیم که بخوابونیمت، بعد تا بلندت می کنیم ببریمت تو تختت بیدار می شی و شروع می کنی به گریه، واااااااای به روزی که بهراد خوابش بیاد و خوابش نبره یا بد خواب بشه واااااااااااااااااااااااااای یه عادت خیلی خیلی جالب داری، تا بیدار می شی بلند میشی می شینی بعد تلو تلو خورون دمرو می شی، عقب عقب از تخت می یای پای...